ده سال از آن روزها گذشته!! امروز یک حس ناشناخته مرا به سوی تو کشاند و من پرسه زدم در سالهای دور! از فرسنگها دورتر! و من همچنان درگیر فاصله ها، هر چند دیگه این فاصله ها ازار دهنده نیستند به نبودنها خو کرده ام! اما نه به نبودن تو نازنین که درد سردیست، خیلی سرد! زمستان سختی بود. سرد، خیلی سرد!!
دوباره سلام! هر چند که دیگر نمیدانم آیا کسی از این متروکه گذر می کند یا نه! و تفاوت در این است که اینبار تنهابرای دلم می نویسم.
سلام
به زودی برمی گردم!!
منبع
درباره این سایت